اجتناب از بازار کاذب در دوران رشد ارزهای دیجیتال

مقدمه
در دنیای امروز، صنعت ارزهای دیجیتال در حال تجربه تغییرات اساسی است. با وعدههای جدید دولت در زمینه تنظیم مقررات، زمان آن رسیده است که ما به این سوالات کلیدی پاسخ دهیم: آیا میخواهیم صنعت ما تحت تاثیر میمکوینها قرار گیرد یا میخواهیم یک سیستم مالی نوین بسازیم که موجب تحولی در بخشهای حیاتی اقتصاد ایالات متحده شود؟ در حالی که بیتکوین به اوج جدیدی دست پیدا کرده و رسانههای اصلی شاهد افزایش سرمایهگذاری شرکتها در ارزهای دیجیتال هستند، به نظر میرسد که ما در آستانه یک دوره جدید و مثبت در این صنعت هستیم.
به اصل مطلب بپردازیم
بازار صعودی در راه است، اما این به معنای آن نیست که این بازار باید بر پایه فریب و توهم بنا شود. به ویژه برای کسانی که امیدوارند بازیگران نهادی جدیدی را به این عرصه جذب کنند. چالش اصلی برای جذب کاربران جدید، داراییها و کاربردها، معمولاً توضیح استفادههای واقعی بلاکچین فراتر از آن چیزی است که در تیترها میخوانند. رسانههای سنتی اغلب دنیای ارزهای دیجیتال را به عنوان یک خیالپردازی لیبرالیستی توصیف میکنند که سرشار از کلاهبرداری و تقلب است. هر خبر درباره سرقت، کلاهبرداری و پیگرد قانونی تنها به دیوار بیاعتمادی که بنیانگذاران داراییهای واقعی با آن مواجهاند، افزوده میشود.
وقتی بنیانگذاران تلاش میکنند تا صنایع را متقاعد کنند که موارد استفاده واقعی را بر روی بلاکچین ایجاد کنند، شرکتهای روابط عمومی سعی میکنند با تغییرات ساده در زبان، دیدگاهها را اصلاح کنند: بلاکچین به جای ارز دیجیتال؛ سهام دیجیتال به جای توکنها؛ بر روی زنجیره به جای امور مالی غیرمتمرکز؛ و به طور مداوم، قراردادهای هوشمند. این تنها یک مشکل زبانی نیست؛ بلکه یک مشکل ساختاری است که اعتبار یک فناوری تحولی و صنعتساز را تضعیف میکند.
چالشهای کاربردی
سوال «کاربرد» به تدریج پیچیدهتر میشود، زیرا حجم تراکنشهای بر روی زنجیره بیشتر از میمکوینها میآید. با ایجاد حدود ۱۳ میلیون میمکوین در سال ۲۰۲۴ و تشکیل یک بازار سرمایهگذاری ۱۲۰ میلیارد دلاری، این ارزها ممکن است جذاب به نظر برسند، اما در نهایت اکثر سرمایهگذاران متحمل زیان میشوند. حتی میمکوینهای معتبر نیز ۵۰ برابر نوسانپذیرتر از بیتکوین هستند. برخی بر این باورند که ۳۰ درصد از میمکوینها از پیش برنامهریزی شده برای کلاهبرداری هستند. زیانهای ناشی از میمکوینها معمولاً در جیب کاربران جدید متمرکز میشود، که این امر باعث ایجاد یک چرخه بازخورد منفی برای جذب کاربران جدید میشود. وقتی کاربران جدید به بلاکچین وارد میشوند و بلافاصله با کلاهبرداری مواجه میشوند، این امر بدترین پیشبینیهای مخالفان ارز دیجیتال را تأیید میکند.
میمکوینها و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) جایگاه خود را در اکوسیستم ما دارند و داراییهای فرهنگی احتمالاً همیشه نقشی در سبدهای سرمایهگذاری ایفا خواهند کرد. اما واقعاً پتانسیل بلاکچین فراتر از یک کازینو بیپنجره از کدهاست. پتانسیل بلاکچین برای حل چالشهای سیستماتیک در صنایع مختلف مانند انرژی، بهداشت و درمان و زیرساختها با دمکراتیزه کردن سیستمهای مالی، افزایش شفافیت و حل مشکلات واقعی بسیار وسیع است.
تحلیل فضای سیاسی
حزبگرایی سیاسی میتواند به تشدید این چالشها منجر شود. با مرور نظرات در شبکههای اجتماعی بعد از انتخابات، به وضوح میتوان دید که اکوسیستم ما در حال پیدا کردن ریتمی حزبی است که بسیاری از کاربران بالقوه را بیگانه میکند. صداهای غالب در پاییز، همکاران خود را به خاطر حمایت از کمپینهای سیاسی مورد تمسخر قرار میدادند و به نظر میرسد که قصد دارند تقسیمات بیشتری را به وجود آورند و جذابیت کلی صنعت را کاهش دهند. اگر صنعت ما به یک توپ سیاسی تبدیل شود، با خطرات جدی روبرو خواهد شد.
غلبه بر این چالشها و تغییر شهرت یک صنعت دشوار است، اما تنها گزینه واقعی که سازندگان دارند این است که به کاربران جدید و دنیای بیرونی نشان دهند که یک بازار صعودی نیازی به فریب ندارد. ما باید کاربردهایی بسازیم که اجازه دهند فناوری خود را به نمایش بگذارد و آنچه را که در ارز دیجیتال شگفتانگیز است، نشان دهد: امور مالی غیرمتمرکز. کارهایی که در طول سالها در اکوسیستم امور مالی غیرمتمرکز انجام شده، اکنون آماده است تا به صنایع واقعی که میتوانند به سرمایه و محصولات مالی بدون واسطههای پرهزینه دسترسی پیدا کنند، اعمال شود.
بیایید به اصل مطلب بپردازیم
بازار صعودی در راه است، اما آیا الزاما باید یک بازار پر از بیخودگی باشد؟ به ویژه برای کسانی که به دنبال جذب سرمایهگذاران نهادی هستند، چالش اصلی در اینجا این است که چگونه میتوانیم استفادههای واقعی از بلاکچین را فراتر از تصاویری که در سرخطهای خبری دیده میشود، نشان دهیم. رسانههای سنتی اغلب دنیای ارزهای دیجیتال را به عنوان یک خیالپردازی لیبرالیستی ترسیم میکنند که در آن کلاهبرداریها، میمها و مشکلات مالی حاکم است. هر خبر درباره کلاهبرداریها و حملات سایبری تنها به دیوار بدبینی که بنیانگذاران داراییهای واقعی با آن مواجهاند، اضافه میکند.
زمانی که بنیانگذاران تلاش میکنند تا صنایع را متقاعد کنند که استفادههای واقعی از داراییهای واقعی را بر بستر بلاکچین ایجاد کنند، برخی از آژانسهای روابط عمومی سعی میکنند با تغییرات ساده در زبان، این تصورات را اصلاح کنند: بلاکچین به جای ارز دیجیتال؛ سهام دیجیتال به جای توکنها؛ و به طور مداوم، قراردادهای هوشمند. این تنها یک مسئله روابط عمومی نیست، بلکه یک مشکل سیستماتیک است که اعتبار یک فناوری تغییردهنده و صنعتساز را تضعیف میکند.
سوال استفاده
سوال درباره «استفاده» به تدریج پیچیدهتر میشود، به ویژه زمانی که بیشتر حجم تراکنشهای بر بستر بلاکچین از میمکوینها ناشی میشود. در سال 2024، تقریباً 13 میلیون میمکوین ایجاد شد که بازار سرمایهاش به 120 میلیارد دلار رسید. این موضوع ممکن است برای برخی افراد سرگرمکننده باشد، اما در نهایت اکثر سرمایهگذاران متحمل ضرر میشوند. حتی میمکوینهای معتبر نیز 50 برابر نوسانات بیشتری نسبت به بیتکوین دارند. بسیاری بر این باورند که 30 درصد از میمکوینها از قبل به عنوان کلاهبرداری برنامهریزی شدهاند. ضررهای ناشی از میمکوینها معمولاً در جیب کاربران جدید جمع میشود و این موضوع باعث ایجاد یک چرخه منفی برای جذب کاربران جدید میشود.
اگرچه میمکوینها و توکنهای غیرقابل معاوضه (NFT) جایگاهی در اکوسیستم ما دارند، اما وعده واقعی بلاکچین فراتر از این قمارخانههای دیجیتال است. بلاکچین میتواند به حل چالشهای سیستمی در صنایعی نظیر انرژی، بهداشت و زیرساخت کمک کند و با دموکراتیزه کردن سیستمهای مالی، شفافیت را افزایش دهد و مشکلات واقعی را حل کند. این پتانسیل، بسیار گسترده است.
اجازه دهید فضا را بخوانیم
وجود طرفداریهای سیاسی میتواند این چالشها را تشدید کند. بررسی بحثهای پس از انتخابات در شبکههای اجتماعی نشاندهنده این است که اکوسیستم ما به تدریج به یک ریتم حزبی تبدیل میشود که بسیاری از کاربران بالقوه را از خود دور میکند. صداهای غالب در این فضا به جای همکاری، به تخریب یکدیگر پرداخته و احتمالاً به دنبال ایجاد تقسیمات حزبی بیشتر هستند که جذابیت عمومی صنعت را به خطر میاندازد. اگر صنعت ما به میدان جنگ سیاسی تبدیل شود، در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.
تغییر شهرت یک صنعت و غلبه بر این چالشها دشوار است، اما تنها گزینه واقعی برای سازندگان این است که به کاربران جدید و دنیای بیرونی نشان دهند که یک بازار صعودی نیازی به بیخودگی ندارد. ما باید استفادههایی بسازیم که به فناوری اجازه دهند خود را نشان دهد و ویژگیهای شگفتانگیز ارزهای دیجیتال را به نمایش بگذارد: مالی غیرمتمرکز (DeFi). کارهایی که در سالهای گذشته در اکوسیستم مالی غیرمتمرکز انجام شده، اکنون آماده است تا به صنایع واقعی منتقل شود و این صنایع میتوانند به سرمایه و محصولات مالی بدون واسطههای پرهزینه دسترسی پیدا کنند. به محض اینکه کاربران جدید بازدهی را از محصولاتی که درک میکنند، تجربه کنند، در این فضا باقی میمانند، بیشتر سرمایهگذاری میکنند و محصولات مالی جدیدی را به همراه بومیهای بلاکچین خلق میکنند.