توسعه زیرساختهای غیرمتمرکز و نیاز به مقررات قویتر در DePIN

تحول زیرساختها و ضرورت تنظیم مقررات قویتر در شبکههای فیزیکی غیرمتمرکز
پروژههای شبکههای فیزیکی غیرمتمرکز (DePIN) به عنوان یک بخش نوظهور با ارزشی بالغ بر ۳۸.۴ میلیارد دلار شناخته میشوند. این پروژهها بههیچوجه مشابه پروژههای مرسوم کریپتو نیستند. شبکههای DePIN پلهایی میان مشوقهای بلاکچین و زیرساختهای دنیای واقعی ایجاد میکنند و به کاربران این امکان را میدهند که از دستگاههای الکترونیکی خود بهرهبرداری کنند. در حالی که بسیاری از پیشگامان کریپتو از تنظیم مقررات دوری میکنند، چون آن را مانع نوآوری و آزادیهای روزمره میدانند، اما ماهیت منحصر به فرد DePIN نیازمند یک چارچوب قوی است تا اعتماد را حفظ و هدایت کند و پتانسیل تحولی آن بهطور کامل محقق شود.
ویژگیهای منحصر به فرد DePIN
شبکههای DePIN اقتصادی خودپایدار را ایجاد میکنند که در آن شرکتکنندگان بهطور مستقیم برای مشارکتهای خود در شبکه پاداش میگیرند. این ویژگی DePIN را برای صنایعی که به نوآوری دیجیتال و حضور فیزیکی نیاز دارند، مانند ذخیرهسازی غیرمتمرکز و اتصال اینترنت اشیاء، بسیار مناسب میسازد. این ماهیت ترکیبی همچنین چالشهایی را به همراه دارد، زیرا با منطق ساختارهای تنظیمی موجود تناقض دارد و نیاز به قوانین جدید دارد.
چالشهای پیش روی DePIN
پروژههای DePIN از همان ابتدا ارزش اقتصادی واقعی تولید میکنند. به عنوان مثال، پروژه Geodnet در مدت کوتاهی حدود ۱ میلیون دلار درآمد سالانه تکراری (ARR) را از طریق ماینرهای ماهوارهای خود بهدست آورده است. بهطور کلی، اکوسیستم DePIN بهطور جمعی بیش از ۱۵ میلیون دلار ARR را گزارش میدهد. این موفقیت مشهود، قابلیتهای اقتصادی این بخش را نشان میدهد، اما نیاز فوری به نظارت واضح را نیز به همراه دارد.
شبکههای DePIN معمولاً برای عملکرد مؤثر به دادههای کاربران نیاز دارند، خواه دادههای مکانیابی برای نقشهبرداری دقیق باشد یا ظرفیت ذخیرهسازی برای راهحلهای ابری غیرمتمرکز. بدون وجود چارچوبهای واضح، کاربران و اپراتورها از مرزهای جمعآوری دادهها بیخبر مانده و ممکن است در مشارکت خود تردید کنند.
ضرورت شفافیت و تنظیم مقررات
شبکههای DePIN برای پاداش دادن به کاربران به توکنها تکیه دارند. اما در نبود شفافیت تنظیمی، سوالاتی در مورد جبران عادلانه ایجاد میشود. چگونه باید مشارکتهای کاربران ارزشگذاری شود، بهویژه زمانی که دستگاههای آنها برای شبکه حیاتی هستند؟ نبود استانداردسازی ممکن است به شیوههای شکارچیانه منجر شود و اعتماد به اکوسیستم را تضعیف کند.
علاوه بر این، پروژههای DePIN اغلب به رهبری متمرکز در مراحل اولیه خود تکیه دارند که باعث ایجاد شکافهایی در شفافیت حاکمیت و توزیع درآمد میشود. برخی از این پروژهها ساختارهای حاکمیتی و نقشههای راه غیرمتمرکز خود را فاش نمیکنند، که این امر باعث میشود ذینفعان درباره کنترل شبکه و نحوه تقسیم درآمد با کاربران دچار سردرگمی شوند. چنین ابهاماتی اصول بنیادی این بخش را تضعیف کرده و ممکن است از مشارکت کاربران در سیستمهای واقعاً غیرمتمرکز جلوگیری کند.
چالشهای قانونی و راهکارهای پیشنهادی
تنظیمات سنتی معمولاً زیرساختهای فیزیکی و ارزهای دیجیتال را بهطور جداگانه بررسی میکنند، بیآنکه به ماهیت ترکیبی DePIN توجه کنند. به عنوان مثال، شرکتهای عمومی Web2 موظف به افشای درآمد خود هستند، در حالی که تراکنشهای Web3 معمولاً بهصورت زنجیرهای قابل مشاهدهاند. اما اگر یک پروژه نظری DePIN میلیونها دلار درآمد داشته باشد و این اطلاعات را مخفی نگه دارد و تنها به کاربران چند هزار دلار پاداش دهد، چه؟ و اگر کاربران از قبل مشارکتهای قابل توجهی با دستگاههای فیزیکی خود داشته باشند و ناگهان توکنومیک پروژه تغییر کند؟ این سوالات بیپاسخ خطرات عملیاتی و انطباقی را برای کاربران روزمره ایجاد میکند.
ضرورت ایجاد چارچوبهای تنظیمی
توسعه یک چارچوب تنظیمی قوی برای DePIN ضروری است تا پتانسیل آن به عنوان یک نیروی تحولآفرین در فناوری و زیرساخت آزاد شود. مقامات باید رویکردی دقیق اتخاذ کنند که به پیچیدگیهای ماهیت ترکیبی DePIN پاسخگو باشد. ایالات متحده با تاریخچه خود در پذیرش نوآوری، فرصتی برای رهبری این بخش دارد و میتواند با تدوین تنظیمات خاص، استانداردهای جهانی را تعیین کند و اطمینان حاصل کند که هم مسئولیتپذیری و هم نوآوری در اکوسیستم DePIN شکوفا شوند.
با اقدام قاطع، مقامات میتوانند DePIN را به عنوان بنیاد یک آینده ترکیبی و غیرمتمرکز معرفی کنند. مزایای این اقدام فراتر از فناوری خواهد بود و این یک چالش تنظیمی و فرصتی بینظیر برای بازتعریف نحوه عملکرد اقتصادها و جوامع است. بیایید این لحظه را غنیمت شماریم و چارچوبی ایجاد کنیم که به DePIN اجازه شکوفایی دهد و اینترنت اشیاء را بهصورت غیرمتمرکز، فراگیر و شکوفا پیش ببرد.