پذیرش انبوه ممکن است ارزهای دیجیتال را به سمت متمرکز شدن سوق دهد

مقدمه
در دنیای امروز، استفاده از ارزهای دیجیتال به یک موضوع داغ تبدیل شده است. با وجود پیشرفتهای چشمگیر در زمینه فناوری بلاکچین، هنوز هم چالشهای زیادی در زمینه کاربری و دسترسی به این فناوری وجود دارد. اگرچه ارزهای دیجیتال به آرامی در حال ورود به جریان اصلی هستند، اما ممکن است این روند به سمت تمرکزگرایی پیش برود. این مقاله به بررسی وضعیت کنونی و چالشهای پیش روی ارزهای دیجیتال میپردازد.
چالشهای رویکرد «برق یا هیچ» بیتکوین
بیتکوین با انتخاب عدم مقیاسپذیری بر روی زنجیره اصلی و تمرکز بر راهحلهای مقیاسپذیری لایه دوم، به ویژه شبکه لایتنینگ، امیدهای زیادی برای تبدیل شدن به یک ارز روزمره داشت. با اینکه این شبکه امروز به کار خود ادامه میدهد، اما در عین حال مشکلات و پیچیدگیهای جدیدی را نیز به همراه دارد. از جمله این مشکلات میتوان به نیاز به تعادل نقدینگی، باز و بسته کردن کانالها و حفظ اتصال دائمی برای دریافت وجوه اشاره کرد. برای کاربران جدید، انتقال وجوه به شبکه لایتنینگ نیاز به یک تراکنش بر روی زنجیره اصلی دارد که ممکن است زمان تأیید طولانی و هزینههای بالایی را به همراه داشته باشد. این تجربه برای کاربران تازهکار به شدت گیجکننده است.
خوشبختانه، توسعهدهندگان خستگیناپذیری به ایجاد کیف پولهای نسل دوم شبکه لایتنینگ پرداختهاند که تجربه کاربری را به سطحی میرساند که کاربران غیرتکنیکی نیز میتوانند از آن استفاده کنند. این کیف پولها با برونسپاری برخی از عملکردهای پیچیده به ارائهدهندگان خدمات لایتنینگ، مانند مدیریت نقدینگی و پشتیبانگیری خودکار، به کاربران این امکان را میدهند که بدون مواجهه با پیچیدگیهای داخلی شبکه، به سادگی وجوه خود را ارسال و دریافت کنند. با این حال، این رویکرد میتواند به وابستگی کاربران به تعداد کمی از ارائهدهندگان خدمات لایتنینگ بزرگ منجر شود و به نوعی شبیه به سیستمهای مالی سنتی باشد که در آن پردازش تراکنشها حول چند شرکت بزرگ متمرکز میشود.
رقبای «سریع» از دیدگاه کاربر به نظر نمیرسند
برای انصاف، همه ارزهای دیجیتال از مشکلات زنجیره اصلی شلوغ و راهحلهای لایه دومی که هنوز در حال توسعه هستند، رنج نمیبرند. بسیاری از زنجیرهها، به ویژه فورکهای بزرگ بیتکوین و پروژههایی مانند لایتکوین، هزینههای پایین و زمان تأیید منظم دارند. اما حتی این تجربه نیز برای کاربر نهایی کافی نیست. کاربران عادی انتظار دارند که تراکنشها سریع و بدون دردسر انجام شوند، اما واقعیت این است که حتی ارزهایی که به عنوان سریعترین معرفی میشوند، ممکن است در عمل اینگونه نباشند.
بهطور مثال، کاربران بیتکوین کش ممکن است به این نتیجه برسند که تراکنشهای آنها هنوز هم به تأییداتی نیاز دارند که ممکن است زمانبر باشد. در حالی که برخی ارزها مانند دَش میتوانند تراکنشها را در کمتر از دو ثانیه تأیید کنند، اما در عمل، این تجربه ممکن است به دلیل عدم آگاهی برخی صرافیها و خدمات متفاوت باشد. همچنین ارزهایی مانند نانو وجود دارند که به طور نظری میتوانند تراکنشها را در چند ثانیه نهایی کنند، اما این ممکن است با مشکلات قابل توجهی در زمینه قابلیت اطمینان شبکه همراه باشد.
مشکلات نامهای کاربری: متمرکز، ابتدایی و بینظم
هنگامی که صحبت از استفاده گسترده از ارزهای دیجیتال به میان میآید، یکی از چالشهای اساسی که باید به آن پرداخته شود، سیستم نامگذاری برای کاربران است. در حال حاضر، روشهای موجود برای شناسایی و انجام تراکنشها با استفاده از نامهای کاربری، یا بسیار ابتدایی هستند یا به شدت متمرکز. بهعنوان مثال، استفاده از کدهای QR برای پرداختها میتواند آسان باشد، اما در بسیاری از موارد هنوز هم نیاز به کپی و چسباندن آدرسهای طولانی و پیچیده وجود دارد که برای کاربران عادی بسیار گیجکننده است.
سیستمهایی مانند خدمات نامگذاری اتریوم، اگرچه به یک حدی کار میکنند، اما به دلیل ساختار پیچیده و عدم حریم خصوصی کافی، نمیتوانند نیازهای واقعی کاربران را برآورده کنند. این سیستمها معمولاً به آدرسهای استاتیک منتهی میشوند که میتواند به سادگی تاریخچه تراکنشهای کاربر را برای دیگران قابل مشاهده کند.
یکی از راهحلهای موجود، استفاده از سیستمهای متمرکز مانند HandCash است که به کاربران این امکان را میدهد تا از لیست مخاطبین خود استفاده کنند. اما این روش به طور کامل به زیرساختهای مرکزی وابسته است و در صورت بروز مشکل، کاربران به شدت آسیبپذیر میشوند. این در حالی است که راهحلهای غیرمتمرکز مانند Paymail هم وجود دارند که به کاربران اجازه میدهند با آدرسهای متفاوتی هر بار تراکنش کنند، اما باز هم به سرورهای خاصی وابستهاند و عدم وجود یک سیستم لیست تماس جهانی، مشکلات بیشتری را به همراه دارد.
راهحلهای نوین برای نامهای کاربری
در حال حاضر، پروژههایی وجود دارند که به دنبال ارائه راهحلهای بهتری برای این مشکل هستند. مثلاً DASH در تلاش است تا یک لایه برنامه غیرمتمرکز ایجاد کند که امکان استفاده از نامهای کاربری و لیستهای تماس را به شکل کاملاً غیرمتمرکز و کاربرپسند فراهم کند. این نوآوریها میتوانند به کاربران کمک کنند تا با راحتی بیشتری از ارزهای دیجیتال استفاده کنند و در عین حال از حریم خصوصی خود محافظت کنند.
خطر اعتماد کاربران به شرکتهای مشابه بانک
یکی از بزرگترین تهدیدها در مسیر پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال، تمایل کاربران به اعتماد به شرکتهای متمرکز است که مشابه بانکها عمل میکنند. با افزایش سهولت استفاده از ارزهای دیجیتال، شاهد ظهور راهحلهای کاملاً سرپرستی شدهای هستیم که به کاربران این امکان را میدهند تا به سادگی و بدون در نظر گرفتن خطرات، تراکنشهای خود را انجام دهند. این وضعیتی است که میتواند به سرعت ما را به سمت سیستم مالی قدیمی برگرداند که در آن، شرکتهای بزرگ کنترل بیشتری بر داراییهای ما دارند.
به عنوان مثال، بسیاری از پلتفرمهای جدید، کاربران را تشویق میکنند تا وجوه خود را مستقیماً به صرافیهای متمرکز واریز کنند، در حالی که در واقعیت، این کار به معنای از دست دادن کنترل بر داراییهای خود است. این مسئله به ویژه در شرایطی که شرکتهای بزرگ مانند PayPal و Visa نیز به عرصه ارزهای دیجیتال وارد شدهاند، نگرانکنندهتر میشود. این شرکتها میتوانند به راحتی با استفاده از ارزهای دیجیتال، کنترل بیشتری بر روی تراکنشهای مالی ما داشته باشند.
در نهایت، باید به این نکته توجه کنیم که اگر ما به دنبال ایجاد یک سیستم مالی غیرمتمرکز و مستقل هستیم، باید در برابر وسوسه استفاده از راهحلهای آسان و متمرکز مقاومت کنیم. آینده ارزهای دیجیتال در دستان ماست و تنها با ایجاد راهحلهای ایمن و غیرمتمرکز میتوانیم از خطرات ناشی از تمرکز بیش از حد جلوگیری کنیم.
					
					


