آیا قوانین جدید SEC آمریکا شرکتهای رمزنگاری را به داخل کشور بازمیگرداند؟

مقدمه
در طول چهار سال گذشته، دولت ایالات متحده سیگنالهای مثبتی به صنعت ارزهای دیجیتال ارسال کرده است و نشان داده است که آمادهاست با این صنعت همکاری کند. به نظر میرسد که فرصتی برای بازگشت به بازارهای داخلی ایالات متحده در حال شکلگیری است.
بسیاری از فعالان این صنعت به دنبال «بازگشت به داخل» هستند، اما تا سال جاری، هیچ راهی برای این کار وجود نداشت. اما اکنون، با تغییراتی در قوانین و سیاستها، این وضعیت ممکن است تغییر کند. طرحهای جدیدی برای تنظیم مقررات ارزهای دیجیتال در حال ظهور است و برخی از اعضای خانواده ترامپ ایدههای مربوط به حذف مالیات بر درآمد سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال را مطرح کردهاند. همچنین، بسیاری از نهادهای فدرال ایالات متحده از پیگیریهای قانونی علیه شرکتهای ارز دیجیتال دست کشیدهاند.
این تغییرات تأثیرات عمیقی بر صنعت گذاشته است. تقریباً تمام شرکتهای بزرگ ارز دیجیتال که روزگاری در ایالات متحده تأسیس شده بودند، اکنون شامل یک شاخه بنیاد خارج از کشور میشوند. این نهادها چالشهای داخلی قابل توجهی ایجاد میکنند و سوالات مهمی درباره حاکمیت و مقررات را تنها بخشی پاسخ میدهند. در حال حاضر، این شرکتها عمدتاً از طریق نهادهای خارجی فعالیت میکنند و بهطور خاص از ورود به بازار ایالات متحده جلوگیری میکنند.
تلاشهای شرکتهای ارز دیجیتال برای انطباق با قوانین ایالات متحده
داستان انصراف شرکتهای ارز دیجیتال از ایالات متحده به سال ۲۰۱۷ برمیگردد. در آن زمان، بازار ارزهای دیجیتال هنوز در مراحل ابتدایی خود بود و کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) رویکردی غیرمداخلهگر در رابطه با این محصولات جدید اتخاذ کرده بود. اما این وضعیت با انتشار گزارشی به نام «گزارش DAO» تغییر کرد.
برای اولین بار، SEC استدلال کرد که توکنهای ارز دیجیتال خانگی که از زمان انتشار وایتپیپر بیتکوین در سال ۲۰۰۹ توسعه یافته بودند، در واقع ابزارهای مالی تحت نظارت هستند. این ممنوعیت بهصورت کامل نبود؛ در همان زمان که گزارش DAO منتشر شد، مدیر مالی کمیسیون، ویلیام هینمن، بهطور عمومی نظرات خود را درباره اینکه بیتکوین و اتریوم بهعنوان اوراق بهادار محسوب نمیشوند، بیان کرد.
برای روشنتر کردن این تمایز، کمیسیون در سال ۲۰۱۹ چارچوبی برای داراییهای دیجیتال منتشر کرد که عوامل مرتبط با ارزیابی وضعیت اوراق بهادار یک توکن را شناسایی کرد. این چارچوب همچنین به این نکته اشاره کرد که هرچه حضور توکن در بازار قویتر باشد، احتمال اینکه تست هاوی (Howey test) بهعنوان یک اوراق بهادار تأیید شود، کمتر خواهد بود. براساس این راهنمایی، بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که استفادههای عملی و مصرفی از توکنها ممکن است پروژهها را از نگرانیهای مربوط به اوراق بهادار مصون نگه دارد.
در عین حال، پیچیدگیهای مالیاتی نیز در حال شکلگیری بود. مشاوران مالی به توافق رسیدند که فروش توکنها، برخلاف ابزارهای تأمین مالی سنتی مانند توافقات ساده برای سرمایهگذاری در آینده (SAFEs) یا سهام ممتاز، در ایالات متحده بهعنوان رویدادهای کاملاً مشمول مالیات در نظر گرفته میشوند. توافقات ساده برای توکنهای آینده (SAFTs) نیز وضعیت مالیاتی بهتری نداشتند و رویداد مالیاتی تنها تا زمان انتشار توکنها به تعویق میافتاد. این به این معنا بود که فروش توکن توسط یک شرکت آمریکایی میتوانست بار مالیاتی سنگینی را به همراه داشته باشد.
ابهام ایجاد شده توسط پرونده SEC علیه LBRY
این روند برای چند سال ادامه داشت و SEC اقداماتی جدی علیه شرکتهایی مانند ریپل و تلگرام انجام داد و برخی پروژهها مانند دیام را متوقف کرد. اما بسیاری از بنیانگذاران هنوز معتقد بودند که میتوانند در ایالات متحده بهصورت قانونی فعالیت کنند اگر به قوانین پایبند باشند.
سپس، حوادثی باعث برهم زدن این تعادل ناپایدار شدند. ورود گری جنسلر به عنوان رئیس SEC در سال ۲۰۲۱، فروپاشی FTX بهدست سم بنکمن-فرید در سال ۲۰۲۲ و یک نظر غیرمنتظره از قاضی پل باربادور از دادگاه ناحیهای ایالات متحده در نیوهمپشایر در پرونده SEC علیه LBRY، همگی به این تغییرات دامن زدند.
پرونده LBRY تأثیر عمیقی بر روی حقوق ارزهای دیجیتال و بهویژه گزینههای موجود برای بنیانگذاران داشت. قاضی باربادور اذعان کرد که توکن ممکن است کاربردهای مصرفی داشته باشد، اما بیان کرد که “هیچ چیزی در قوانین موجود نشان نمیدهد که توکنهایی که هم کاربردهای مصرفی و هم سرمایهگذاری دارند، نمیتوانند بهعنوان قرارداد سرمایهگذاری فروخته شوند.” او ادامه داد که نمیتواند “ادعای SEC را مبنی بر اینکه LBRY توکن را بهعنوان یک اوراق بهادار عرضه کرده است، رد کند تنها به این دلیل که برخی خریدهای توکن با هدف مصرف انجام شده است.” به دلیل “واقعیتهای اقتصادی”، باربادور بر این نکته تأکید کرد که مهم نیست که برخی “ممکن است LBC را جزئی برای اهداف مصرفی خریداری کرده باشند.”
این حکم تأثیرات ویرانگری داشت. حکم LBRY در واقع به این معنا بود که عواملی که در چارچوب SEC پیشنهاد شده بودند، در دعاوی واقعی اوراق بهادار چندان اهمیت ندارند. در پرونده LBRY، قاضی باربادور دریافت که کاربردهای مصرفی ممکن است وجود داشته باشد، اما انتظارات خریداران از سودآوری غالب است.
چرا شرکتها به سمت خارج از کشور حرکت کردند؟
تحولات نظارتی و امید به آینده، بسیاری از شرکتهای رمزنگاری را به سمت خارج از مرزهای ایالات متحده سوق داده است. از آن زمان که مقررات سختگیرانهتری در این حوزه به اجرا درآمد، شرکتها ناچار شدند برای حفظ حیات خود و جلوگیری از پیامدهای قانونی، به تأسیس نهادهایی در کشورهای دیگر روی آورند. این روند به طور خاص از سال 2021 شدت گرفت، جایی که بسیاری از پروژهها به دلیل عدم شفافیت قانونی و فشارهای نظارتی، تصمیم به ایجاد ساختارهای غیرمتمرکز و ثبتنام در حوزههای قضایی دیگر گرفتند.
شرکتها به دنبال راههایی بودند که بتوانند بدون ترس از پیگرد قانونی، به توسعه و نوآوری بپردازند. به همین دلیل، تأسیس بنیادها در کشورهایی مانند جزایر کیمن یا سوئیس به عنوان یک راهحل محبوب تبدیل شد. این بنیادها به شرکتها کمک کردند تا از مالیاتهای سنگین و محدودیتهای قانونی ایالات متحده فرار کنند. به علاوه، این نهادهای غیرمتمرکز به شرکتها این امکان را میدادند که به صورت قانونی و بدون نگرانی از پیگرد، بازارهای خود را گسترش دهند.
حرکت به سمت تغییرات مثبت
امروز، نشانههایی از تغییرات مثبت در فضای نظارتی ایالات متحده مشاهده میشود. با ورود چهرههای تازه به عرصه سیاست، امیدهایی برای بازگشت شرکتهای رمزنگاری به بازار آمریکا و فعالیت قانونی وجود دارد. رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار، هستر پیرس، در حال بررسی راهکارهایی برای تسهیل فعالیتهای قانونی شرکتها در این حوزه است. او به دنبال ایجاد یک چارچوب نظارتی جدید است که به شرکتها اجازه دهد تا در شرایطی مشابه با «غیر اوراق بهادار» فعالیت کنند.
به علاوه، نوآوریهایی مانند «انجمنهای غیرانتفاعی غیرمتمرکز» (DUNA) در حال ظهور هستند که به پروژههای غیرمتمرکز این امکان را میدهند که به عنوان نهادهای قانونی در ایالتهای مختلف ایالات متحده فعالیت کنند. این تحولات میتواند به بازگشت سرمایهگذاران و پروژههای بزرگ به داخل کشور کمک کند. همچنین، پیشنهاداتی در مورد تسهیل مالیات بر داراییهای رمزنگاری شده مطرح شده است، که میتواند به جذب مجدد سرمایه و فعالیتهای تجاری در ایالات متحده کمک کند.