دیفای و احیای روح سرمایهداری

نوآوری در مالیات غیرمتمرکز: بازگشت به اصول سرمایهداری
مالیات غیرمتمرکز (DeFi) به عنوان یک مفهوم نوین در دنیای مالی، فرصتی برای بازنگری در بازارها و ایجاد فضایی عادلانه و شفاف فراهم میکند. این سیستم به دنبال این است که اعتماد عمومی را به مبادلات داوطلبانه بازگرداند. با این حال، با رشد این بخش و توجه روزافزون نهادهای نظارتی، این سوال مطرح میشود که آیا DeFi میتواند به اصول اولیه خود پایبند بماند یا اینکه به سیستم قدیمیتری که قصد تغییر آن را دارد، شباهت پیدا خواهد کرد.
در دنیای امروز، بسیاری از افراد بر این باورند که سرمایهداری باید منجر به نوآوری و آزادیهای فردی شود، اما واقعیت نشان میدهد که این سیستم به خوبی عمل نکرده است. در هر صنعت، شرکتهای بزرگ به راحتی شرکتهای کوچکتر را بلعیده و با نفوذ سیاسی خود، قوانین را به نفع خود تغییر میدهند.
انقلاب بازار آزاد در مالیات غیرمتمرکز
با ارزش فعلی ۱۲۳.۵ میلیارد دلار، DeFi به جای استفاده از واسطههای معتبر، از قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز (DApps) استفاده میکند. در این سیستم، نیاز به پر کردن فرمها و درخواستهای پیچیده برای دستیابی به خدمات مالی وجود ندارد. کاربران میتوانند در هر زمان و از هر نقطهای از جهان، به راحتی به وامهای استیبلکوین، تأمین نقدینگی و تبادل ارزها دسترسی داشته باشند.
برخلاف سیستمهای مالی سنتی، DeFi هیچ دروازهداری ندارد. هر کسی که به اینترنت و دستگاهی سازگار دسترسی داشته باشد، میتواند به این اکوسیستم ملحق شود و به توسعه پروتکلها بپردازد. با استفاده از پروتکلهای متنباز و قابل ترکیب، توسعهدهندگان میتوانند اجزای موجود DApps را دوباره استفاده کرده و یا بر روی برنامههای دیگر بسازند. این خدمات مالی باز و بدون مجوز، شرایط عادلانهای را برای تمامی شرکتکنندگان در بازار ایجاد میکند و رقابت را به سطح جدیدی میبرد.
چالشها و ضعفهای موجود در DeFi
با وجود پیشرفتهای قابل توجه، هنوز هم DeFi با چالشهای جدی مواجه است. این صنعت در مراحل اولیه خود قرار دارد و به همین دلیل با مشکلاتی نظیر آسیبپذیریهای قراردادهای هوشمند و خطرات ناشی از نوسانات قیمت مواجه است. اما این «موج جدید» سرمایهداری میتواند به حل برخی از بزرگترین مشکلات سیستم مالی سنتی کمک کند، البته باید به موانع موجود نیز توجه کرد.
تهدیدات ناشی از قوانین غیرمنعطف
قوانین و مقررات همیشه یکی از موانع جدی در مسیر تحقق پتانسیل کامل سرمایهداری بودهاند و اکنون این تهدید به حوزه DeFi نیز سرایت کرده است. سازمان مالیاتی ایالات متحده (IRS) اخیراً قوانینی را صادر کرده است که از پلتفرمهای غیرمتمرکز مانند صرافیهای غیرمتمرکز میخواهد تا تراکنشها را مانند کارگزاران گزارش دهند. این قوانین از سال ۲۰۲۷ به اجرا در خواهند آمد.
مشکل این است که چنین الزامات قانونی برای پلتفرمهای غیرمتمرکز که به طور مستقل عمل میکنند، با مفهوم غیرمتمرکز بودن در تضاد است. این موضوع میتواند توسعهدهندگان را از فعالیت در این حوزه دلسرد کرده و به کشورهایی با قوانین سادهتر منتقل کند. این امر میتواند به معنای واقعی کلمه معنای بازار آزاد را که DeFi بر اساس آن ساخته شده است، به خطر بیندازد و همه چیز را دوباره در دست ساختارهای متمرکز متمرکز کند.
تأثیرات جهانی و جستجوی مکانهای دوستانه
به دلیل عدم اطمینان قانونی در ایالات متحده، بسیاری از پروژههای کریپتو و DeFi به دنبال مکانهای دوستانهتر مانند امارات متحده عربی، سوئیس و سنگاپور هستند. اگر این روند ادامه یابد، بازار داراییهای دیجیتال جهانی ممکن است بزرگترین اقتصاد جهان را به عنوان رهبر فعلی خود از دست بدهد، که این امر رشد آن را به خطر میاندازد.
در عوض، به جای تطبیق قوانین با واقعیت جدید، مقامات تلاش میکنند تا فناوریهای غیرمتمرکز را به چارچوب سیستم قدیمی تحمیل کنند. این فقط به ارزهای دیجیتال مربوط نمیشود، بلکه آینده تمامی فناوریهایی که بدون کنترل مرکزی عمل میکنند را تحت تأثیر قرار میدهد. چگونه میتوان بر چیزی که قواعد بازی را میشکند، نظارت کرد؟ از طریق پیدا کردن تعادل. در غیر این صورت، این امر منجر به رکود خواهد شد.
سرمایهداری جدید: فلسفه اقتصادی نوین
مالیات غیرمتمرکز فراتر از یک ابزار جذاب است؛ این یک فلسفه اقتصادی کامل است که بر اساس آزادی، شفافیت، انصاف و حاکمیت مالی واقعی بنا شده است. در واقع، DeFi و سرمایهداری به خوبی با یکدیگر همراستا هستند و هرکدام اصول اصلی دیگری را تقویت میکنند.
این یک نگاه تازه به سرمایهداری است که به دنبال حذف قدرتهای انحصاری، توزیع کنترل مالی و برقراری رقابت واقعی است. این همان چیزی است که مالیات غیرمتمرکز وعده میدهد: فرصتی برای بازگرداندن روح واقعی انصاف بازار.
ضرورت همکاری بین نهادهای نظارتی و صنعت DeFi
برای اینکه DeFi بتواند به شکوفایی خود ادامه دهد، نهادهای نظارتی باید سیاستهایی را تدوین کنند که هم از مصرفکنندگان محافظت کند و هم به بازیگران بازار اجازه دهد تا به پیشرفت فناوریهای غیرمتمرکز ادامه دهند. پیدا کردن این تعادل نه تنها کاربران را محافظت میکند بلکه ایالات متحده را در صدر صنعت کریپتو نگه میدارد و از واگذاری رهبری به حوزههای شجاعتر و پیشروتر جلوگیری میکند.
این مقاله صرفاً به منظور اطلاعات عمومی ارائه شده و نباید به عنوان مشاوره حقوقی یا سرمایهگذاری تلقی شود. نظرات، افکار و عقاید مطرح شده در اینجا تنها نظرات نویسنده است و لزوماً منعکسکننده نظرات و عقاید Cointelegraph نیست.